...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent
...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent

دنیای امروز ما...

دنیای امروز ما واقعا به یه همچین چیزی احتیاج داره!

کاشکی واقعا یه همچین چیزی وجود داشت...شاید اون موقع دنیا یه کوچولو فقط یه کوچولو خوشگلتر میشد!اون موقع روز تولدش که میرفتم بیرون جای اون همه قیافه ضدحال،خسته،مزخرف(الکی خوشای علاف!)،ناراحت،عصبانی اصن چه میدونم قیافه آدم بزرگا چه شکلیه همون شکلی!یه عالمه قیافه خندون میدیمو اون همه شور و انرژیم از دیدن قیافه هاشون بر باد نمی رفت به گمانم شاید اونا(هر دوتاشون)هم خوشحال می شدن...فکر کنم اون موقع اگه از اینا بود دیگه مشکلی برای خرید کادوی تولد برا خواهرم نبود یکی از اینا میگرفتم و اون قیافه چپه چولشو(منظورم لب ولوچه آویزونه!)یکمی تنظیم

میکردم(به قول کارتون کرولاین:I'd fix her

جمله اصلی:Other Mother: [about Wyborne] I thought you'd like him more if he talked a little less. So I fixed him.)



تلخند شماره 2

پدرش بهش گفت این ۱۰۰۰تا چسب زخم رو بفروش تا برات کفش بخرم …

بچه نشست با خودش فکر کرد یعنی باید آرزو کنم

۱۰۰۰نفر یه جاشون زخم بشه تا من کفش بخرم ؟

ولش کن ، همین خوبه...

غلط نامه ی کدخدا!!! (2) با شرح!

بابا بچه مثبت!برو ادامه مطلب...

 

ادامه مطلب ...