...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent
...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent

من هنوز هستم...

راستی معجزه کوچیک بعدی دیروز اتفاق افتاد! مایه مسرت! :)

آخه قبلی تا حدی خراب شد شبش! :'(

امروزم که خراب شد الان! :(((

این روزا خلوتی عجیبی بر وب حاکمه! :(

یعنی ناراحتش کردم؟!

گویا رفت خب چیکار کنم به سلامت! برو! :(

( مخاطب عوض میشود)

دلم میخواد کمکش کنم! نمیخواد! نمیشه!

لعنت!

دوس ندارم فقط نگاه کنم و هیچکاری نکنم یا هیچکاری از دستم برنیاد!

که تا اطلاع ثانوی در مورد دو فرد در زندگیم الان این حسو دارم! 


من اصن به قدر کافی تلاش نمی کنم  و این خوب نیس! 

لعنتی این خوب نیس و لعنت به من...


همش باید بترسم همش باید نگران باشم!

بیا و دستمو بگیر! همه نگرانی هامو بگیر! بخندونم! فقط همین!

این بالایی مخاطبش برا خودمم نامشخصه متاسفانه یا خوشبختانه!

میتونه همونی باشه که پارسال سر کلاس زبان فارسی منتظرش بودم! میتونه ا. از ن. باشه! میتونه م.د.ف. باشه! میتونه آ. هم  باشه ها!!! ♥~♥ یا یه شخص جدیدی باشه دیگ کلا!  بیاد و ببردم یه جای دور زمانم بایسته یه مدت از این نگرانی های لعنتی دورم کنه! یه ذره خوشحالم کنه چمیدونم! مسلما کی.سی. یا ل. یا ن. یا آ.د.س.ا یا بقیه افراد لیست گرام نیست! یعنی فک نکنم باشه یعنی واقعا امکان داره کی.سی. بیاد؟! سوگوی!!!! ♥~♥

خیلی باحال میشه!

زده به سرم کاملا واضحه! 

ولی خوابم نمیاد!


I think I need a doctor

♥~♥ ♥~♥ ♥~♥


I need my letter too by the way


Or maybe I need my John


I don't know


یادش بخیر... مولرایو... :(


پست قبلی هم در مورد همینا بود ولی به خاطر استفاده از نام کامل رمز دارش کردم!:#)

به دل نگیرید! ;)


فعلا...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد