...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent
...Dear Diary

...Dear Diary

Diaries of a Divergent

سرخوشی! :)))

هر روز دلم براش تنگ میشه!

کلی کارم مونده کلی درسم مونده و بعد من با خیال راحت نشستم و سریال میبینم!

+دلیل نمیشه اگه کسی رو دوست دارم یا بهش اهمیت میدم و برام مهمه حالا چه از روی احمقیتم چه از روی هر چیز دیگ ای همه ی حرفا و کاراشو قبول داشته باشم اصلا من خیلی سخت قانع میشم به خاطر همون بخش دلیل خواه که گاهی خودمم از دستش خسته میشم که چرا برا همه چی از من دلیل میخوای بعضی چیزارو نمیشه با دلیل جواب داد بعضی وقتا هم باید سکوت کرد! بله...

چه جدی شدما خودمم دارم کپ میکنم! :#)))

امروز خوشحالم بای د وی! ^_~

پی نوشت: و تو باز هم نمیفهمی که گاهی پشت یک سلام ساده چه حرف ها که نهفته نیست...

بابا بفهم دیگ بعد میگی چرا از دستت ناامید شدم خب همین خنگ بازیا رو درمیاری! خواهشا یه مقدار تلاش کن اگه واقعا برات مهمه که میدونم نیست منو بفهمی اگرم نه که به جهنم! -_-

من تلاشمو کردم فرصتم دادم!

کاشکی میشد از دیگران انتظار نداشته باشیم که...

بعضی تز عقایدم هرچقدر مسخره و کودکانه و گاها حتی خرافی ترجیح میدم داشته باشم شیرین میکنن زندگی رو! :)

+با گذشته خداحافظی کردم! ^-^ ←دوباره

لطفا کمی بفهمید!

یکی اینو گفته یادم نیس دقیق کی ولی خوبه:

دو نفر احمقن! اونایی که به حرف همه گوش میدن و اونایی که به حرف هیچکی گوش نمیدن!

کوته فکرایی که چیزای نامربوط رو به هم ربط میدن کسایی که حاضر نیستن هیچجوری قبول کنن که دارن اشتباه میکنن چون میخوان نشون بدن آره من قویم من حرف حرف خودمه فک میکنم خوبه قدرته کله شقی جالبیه ولی حماقت محضه در حالی که خودشونم میدونن ضعیفن!

کسایی که فکر میکنن انقد میدونن و انقد تو چیزا خوبن که بقیه به نظرشون کوچیک میان! مسخرس!

من دلایل خودمو دارم کسی که منو به چالش بکشه ردش نمیکنم ولی باید به دلیل منطقی اون بخش دلیل خواه منو راضی کنن نه با یه مشت اراجیف سلیقه ای و توهین آمیز و تند که فقط نشون بدن آره من از تو بهترم نظراتتون بریز دور!

متنفرم! میدونی بعضیا واقعا مریضن و نمیخوان بهتر شن فک میکنن هر مریضی خوبه هر تفاوتی خوبه فقط تا وقتی که با بقیه فرق داشته باشن فکر میکنن خوبه خب این حماقته عزیزم درسته اینکه شبیه احمقای دیگ نباشی خوبه اینکه شبیه بدای دیگ خودخوه های دیگه و آدم های پست دیگ نباشی خوبه ولی دلیل نمیشم اگه کسی هستی که به خودت با دیگران آسیب میرسونی یا بقیه رو میخوای خورد کنی یا ناراحت کنی و ببخشید خیلی ببخشید چ* ناله کنی همش درباره بدی زندگی و حاضر نباشی هیچکاری کنی در جهت بهبودش و بخوای همش ( همه ما یه وقتایی میخوایم فرار کنیم ) فرار کنی از چیزایی که باهاشون باید مقابله کنی و اون موقع است که بهت میگن قوی نه با زرزر کردن در مورد اینکه چقدر قوی و چقدر باهوش و بقیه همه احمق و پستن و اینکه به عقاید دیگران احترام نزاری و حتی به جای بحث مسالمت آمیز باهاشون تند صحبت کنی این اصلا تفاوت جالبی نیس! وقتی یک احمق مسخره رو کنی قهرمان خودت و همش به زرزرهاش در مورد اینکه متفاوت ها خوبن اونایی که هیچکی قبولشون نداره خوبن گوش بدی همین میشه! میشه اعتماد به نفس کاذب، پوچ پست فقط یه پوشش برای پوشوندن ضعف آدمه و حتی شاید تلاشه تا متفاوت باشی یه خاطر حرف اون و این غلطه چون هر متفاوتی خوب نیس درس نیس هر مریضی خوب نیس!

چیزای نامربوط رو به هم ربط دادن اونج حماقته و اینکه بعد با این وضع خرد دیگران رو زیر سوال بردن حسادت و ضعف آدمه!

وقتی یک چیزی رو قبول نداری نپذیرفتنش اشکالی نداره ولی پرخاش و اعلام مخالفت وقتی آدم تنهای تنهاس و صداش به جایی نمیرسه حماقته نه شجاعت و شرف من وقتی اعتراض میکنم که بدونم پشت سرم یه دره نیس وقتی میجنگم که بتونم بجنگم وگرنه یک مرگ الکیه نه افتخار آمیز حماقته!

هرچیزی پیش رفتن با بقیه نیس مردم کورن بعضی ها نقش بازی میکنن پس حق قضاوت رو هیچوقت از روی ظاهر فرد و ظاهر رفتارش رو ندارید! و تا وقتی هم که در شرایط اون فرد نیستید حق قضاوت رفتاراش رو ندارید! به همون اندازه ای که شما دلیل برای مخالفت با چیزی دارین فرد دیگ ای میتونه به همون اندازه دلیل برای موافقت با اون بیاره و نظر هر دو طرف هم کاملا متین و قابل احترامه حتی اگر از دید شما دلایل مسخره و احمقانه بیاد و بحث تند چیزی رو به جایی نمیرسونه با بحث منطقی که دو طرف میتونن سر یه موضوع به توافق برسن وقتی هر دو نفر دارن داد و داد میکنن که اون یکی نمیشینه گوش کنه ببینه این داره حرف حساب میزنه یا نه! در ضمن مردم مسئول کارای افراد دیگ نیستن وقتی یکی نخواد شما حق ندارید مجبورش کنین! مگر اینکه کاری حتی از دید منطق و هرچیزی که شما مثال بزنید احمقانه یا زشت یا مسخره باشه که بازم حق توهین ندارید یا اینکه مجبورش کنید اون کار رو انجام نده! 

من میگم خیلیا احمق و کورن ولی منظورم این نیست که بهشون احترام نزارم اونام زندگیشونو دارن زندگیشون ممکنه خوبیایی رو داشته باشه که زندگی من نداره یا برعکس مشکلاتی رو! 

در ضمن با نظر من و شما کسی احمق یا کور نمیشه پس چندان هم وقتی حرف طرف مقابل چرته توجه نکنید به قول یک کتاب شما همیشه چیزی نیستید که دیگران میگن دیگران میتونن اشتباه کنن یا میتونن نکنن این شمایین که تصمیم میگیرید تا چه حد حرفا درسته و تا چه غلط و تا چه حد باید گوش کنید به حرفاشون تا چه حد نه وقتی یکی داره چرت میگه خب میتونین گوش بدید یا نه و اگرهم واقعا داره حرف خوب و درست و به جایی میزنه این غرور بی خود و حماقته که از روی لج نه بگید!

لطفا بفهمید مردم لطفا!

پی نوشت: من نمیگم من خیلی خوبم! این شمایین که باید تصمیم بگیرین من چرت گفتم و همه اینارو بریزین دور یا بهش گوش کنین!

لطفا تصمیم گیری را یاد بگیرید!

ندارید تعصبات چشمتون رو کور کنند به خوبی ها و بدی های بعضی چیزها به درستی و نادرستی خیلی چیزها! 

فکرتون رو با چیزای بی مورد و به درد نخور شلوغ نکنید!

کلتون رو از روزمرگی هاتون بیارید بیرون!

زودباور نباشید! برید توی اینترنت بگردید توی کتاب بگردید چمیدونم ببینید اصلا این خبر یا هرچیزی که هست درسته که همینجوری پخشش میکنید از این طرف و اون طرف شاید این کاراتون به قیمت الکی الکی آبروی یه کسی رو بردن باشه فکر کنید لطفا فکر کنید!

من شعار نمیدم فقط میگم تروخدا یکم از اون ذهنتون استفاده کنید!

کاری رو انجام بدین که دوس دارین و درسته و خوشحالتون میکنه البته نه هرکاری! جوری زندگی کنید که دوس دارین ولی نه جوری که باعث آزار و اذیت دیگران بشه باعث زشت( نه زشت سلیقه ای ) شدن دنیا و بدتر شدنش برای زندگی همه ( نه فقط انسانا فقط ما توی این جهان زندگی نمیکنیم پس خودخوه نباشید! ) (خودخواهی تا یه حدی خوبه!)بشه! اگر مجبورید کاری رو انجام بدین که دوس ندارین ولی انجامش به خاطر خودتون یا دیگران لازمه انجامش بدین به بهترین نحو تا وقتی که تموم شد خیالتون راحت باشه که نهایت سعیتون رو کردید و خودتون رو از سرزنش توسط خودتون نجات بدین یا جوری انجامش بدین که دوس دارین که با ناراحتی و بدبختی انجامش ندین که بیشتر طول نکشه یا اگه واقعا ناراحتتون میکنه پس انجامش ندین ولی بازخواست هارو و گاها پشیمونی هارو هم تحمل کنید! هر تصمیمی میگیرین خودتونم پای عواقبش بمونین! مسئولیت پذیر باشید لطفا!

به قولاتون وفادار بمونین!

انقد زود فراموش نکنین! بقیه رو زندگی رو و ...

سرتونو بیشتر درد نیارم رفتم از منبر پایین!

فعلا...

D:

I'm as selfish as D. Is

Yay

Me and D. Are so alike

:)

We don't have to say goodbye

دلم برا صداش تنگ شده برا حرف زدن باهاش پشت تلفن برا رفتن خونشونو دیدنش تو سالن برا دستاش برا حرفاش برا همه چیزش دلم تنگ شده...

دلم نمیخواد اینجوری ببینمش! دلم نمیخواد بره!

دلم نمیخواد مریض ببینمش دلم میشکنه وقتی دیگ نمیتونه جوابمو بده دلم میشکنه وقتی میبینم دیگ هیچکاری نمیتونه بکنه!

دلم نمیخواد برم خونشونو جای خالیشو ببینم! دلم نمیخواد اون غریبه ی لعنتی رو تو خونشون ببینم! غریبه ی لعنتی که تو همه جای اون خونه داره رسوخ میکنه و پاکی  و دست نخوردگی خونه و خاطرات منو باهاش خراب میکنه! نمیخوام اون زنه لعنتی توی چادرس ببینم خواسته ی زیادیه؟! اون ماله مامان بزرگ نازنین منه! چرا هیشکی نمیفهمه؟! چرا هیچکی کوچکترین غیرتی رو وسایل عزیزاش نداره؟! یا کلا رو وسایلش؟!

دلم براش تنگ شده و هیچکاری نمیتونم بکنم و هیچکاری کسی نمیتونه بکنه  و کسی که میتونه به دلایلی که کسی نمیدونه این کارو نمیکنه! :(

از اون طرف بابا بزرگم گناه داره!

لعنت!

یه حس انی وجود داره به نام حس گناه سعی کنید بهش دچار نشید زندگی خیلی بهتره بدونش! ما که نتونستیم!


پی نوشت: چرا هر دفعه گریه میام بکنم یا وسط گریه یکی باید سر و کلش پیداشه عاقا بزارین دو دیقه آدم تخلیه شه لطفا اه!


پی نوشت: فک نکنم فهمیده باشی ولی ازت دلخورم! الانم نمیفهمی!

-_____-

پستای قبل این حسو القا میکنه که دارم به زودی میمیرم و اینا نامه های خداحافظی چیزیمه! :|

حالا اگه بمیرمم واقعا ابدا اگه کسی بفهمه! :(

اگرم بفهمن فک نکنم کک کسی بگزه! :(((

خب فعلا...

برای الی، سوهی و ضحی!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.