-
من خوب میشم...
سهشنبه 29 دی 1394 15:29
حتی اینکه خودمو با عضبانیتم پر کنمم دیگ فایده ای نداره چون آخر سر همه رو دوباره سر خودم خالی میکنم! نمیخوامم سراغ خوندن برم! بیچاره ن. که باید ببینه و بفهمه ولی نتونه کاری کنه! چرا هیچکی نمیفهمه؟! چرا هیچکی نمیفهمه من حالم خوب نیس؟! چرا هیچکی اهمیت نمیده؟! چرا همه کورن؟! همیشه باید همه چی رو گفت تا بفهمین؟! آدم بزرگای...
-
...
سهشنبه 29 دی 1394 15:15
چی شد که کار به اینجا کشید؟! فک کنم انقد خشمم زیاد بود و خالیش نکردم یا نشد بکنم همه رو سمت خودم بر گردوندم! نظری ندارم واقعا! مهم هم نیست!
-
خسته ام...
سهشنبه 29 دی 1394 14:33
تازه یادم اومد! این خوابه هم مثل اون دفعه بود همیشه من از بیرون میام توی خونه همیشه همه چی تا قبلش خوب بوده و بعد یکی خبرو بهم میگه و من شروع میکنم به گریه کردن و همیشه هم آبجی گرام هست یا پیداش میشه و من ازش میپرسم که اینا واقعیه و اونم میگ آره و اونم گریه میکنه و همیشه هم همون لباسا تنشه شاید چون بیشتر مواقع با...
-
خواب...
سهشنبه 29 دی 1394 12:34
سه شب پشت سر هم فقط خواب بد عالیه مگه نه؟! امروز به زور دوباره خوابیدم تا شاید خواب خوب ببینم بالاخره یه سه و نیم ساعت خواب راحت داشتم خداروشکر البته چندانم جالب نبود یادمه یه پادشاهه داشت می مرد منم قرار بود خودمو جای پدر روحانی که میخواست قبل کفن و دفن متبرکش کنه خودمو جا بزنم خیلی مسخره بود بعدم تو یه خواب دیگم...
-
:/
دوشنبه 28 دی 1394 23:07
ن. که میدونه به م. هم که باید بگم به اون یکی م. فک نکنم بگم ولی به کی.سی. بگم یا نگم؟! :/ نه شرمم باد من روم نمیشه نه نه ربطی بش نداره عاقا قرار نیس که من همه چی همه چی رو بش بگم همین ن. ام نباس میفهمید خاک عالم به سر! پی نوشت: واقعا چه نیازی به نوشتن اینا بود؟! :/ پی نوشت: چرا یک عدد انسان یافت نمیشه که بشه باش کلی...
-
هوراااا!!!! :)))
دوشنبه 28 دی 1394 13:09
بالاخره امتحان های کذایی به اتمام رسید!!! آه من خوابم میاد!!! +جدیدا اصلا حال نوشتن ندارم! دوباره به نظرم کار بیخودی میاد! :|
-
لعنت!!!
یکشنبه 27 دی 1394 20:16
لعنت من تازه به درس چهار رسیدم! :| دوازده درسه یعنی 9 تام مونده!!! :(((((( اتوکه؟!؟!؟!؟! >_< تا 6 صبح بیدار بمونم تموم میشه نه؟! :|
-
لعنت بر امتحان! >_<
یکشنبه 27 دی 1394 14:47
فردا آخرین امتحانه: ادبیات و من هنوز شروع نکردم! :| موفق باشم واقعا!!! :/ لعنت لعنت لعنت لعنت!!!!!!!
-
:(
یکشنبه 27 دی 1394 14:46
من واقعا دلم براشون تنگ شده اما اونا فک نکنم حتی دیگ منو یادشون باشه... من واقعا دلم میخواد کمک کنم اما اونا نمیخوان... لعنت... :(((
-
لعنت بر امتحان!!! من خسته ام!!! :(
جمعه 25 دی 1394 16:03
فردا امتحان زیسته و من برعکس همه تو این دو روز هیچی نخوندم! :| دلم خوشه به چیزایی که تو طول ترم خوندم! :| خیرسرم تجربیم! :| خاک...
-
T_T
جمعه 25 دی 1394 13:07
از سرطان متنفرم! واقعا ازش متنفرم!!! چرا من از هرکی خوشم میاد یا باید قبلا مرده باشه یا از این به بعد بمیره؟! من باورم نمیشه! اصلا دوس ندارم باورم شه! نمیخوام!!! T_T T_T T_T
-
من واقعا آدم دمدمی مزاجیم! :|
پنجشنبه 24 دی 1394 19:41
الان خوبم! باور کنین همه مرضمم به خاطر یه قسمت سریال بود! من گفتم بیاین سریال ببینیم هیچکی نیومد! گفتن بشین درستو بخون! خب راحت شدین؟! نه درسمو خوندم نه سریالو دیدم تازه این همه هم غر زدم بیرونم باهاتون نیومدم؟! :/ در هر صورت الان سریالمو دیدم! همه بدبختی هام یادم رفت! الان خوشحالم هستم! الانم میرم عین بچه آدم درسمو...
-
...And I'm Sad! Again
پنجشنبه 24 دی 1394 18:40
پست قبل چرت و پرت محض بود! خب در هر صورت کاملا واضحه که الان دیگه انقد خوشی نزده زیر دلم که هذیون بگم! تازه اون موقع هم فک کنه بیشتر خوشحالی خل وضع وار بود تا واقعا خوشحالی! دوباره کلی با کی.سی. حرفیدم! انقد که دیگ روم نمیشه برگردم بگم ببخشید انقد حرف زدم! اه پرحرف مسخره! از آدمایی که وعده وعید بیخود میدن بدم میاد! از...
-
I'm so happy ^-^
پنجشنبه 24 دی 1394 12:54
آه امروز خیلی خوشحالم! البته نه اینکه خیلی خوب بودا و همش قاه قاه خندیدم اصلا! کلی امروز با کی.سی حرف زدم یعنی کلیا!!! یعنی فک کنم دیگ اون آخرا دوس داشت بهم بگه مگه مسخرم کردی خفه شو دیگ دختره پرحرف! :/ البت نمیدونم حرفامون چندان خوب نبود ولی فک کنم چون کلی باهاش حرفیدم خوشحالم یا شایدم چون یه جورایی احساس میکنم جوابش...
-
O_o
یکشنبه 20 دی 1394 21:48
دوباره به این مرض دچار شدم که به هرچی فکر میکنم پیش میاد! :/ چند وقت پیش داشتم به یه فیلم فکر میکردم که دوسش داشتم ولی اسمش یادم نمیومد دیشب تلویزیون دوباره نشونش داد انقد ذوق کردم! ^-^ امروز ظهر داشتم فکر میکردم که کاشکی پیوندهای ضحی درست میشد تا آدرس وب اون عرفان که تو وبش نظر میزاشت رو میافتم الان رفتم دیدم یه پست...
-
U_U
یکشنبه 20 دی 1394 21:43
+آدما خیلی زود خوبیای بقیه رو فراموش میکنن ولی کوچکترین بدی هاشونو خیلی خوب یادشون میمونه! +میدونستین من بهترین تعریف عمرمو از ضحی شنیدم حداقل تا جایی که یادمه! "یه الف به تمام عیار..." هنوزم که یادش میفتم کلی خرکیف میشم! مرسی! ^-^ +من خیلی به سوهان مدیونم! به خودشم گفته بودم یادمه! نمیدونم هیچوقت ادا شد یا...
-
All these things I hate
یکشنبه 20 دی 1394 15:46
گفته بودم آدما همش کارایی رو میکنن که حال منو از خودشون به هم بزنن! بیشتر آدما یه مشت موجود ضعیف، بدبخت، مسخره و احمقن! حالم داره از احمقیت آدما به هم میخوره! من واقعا باید به حرف عقلم گوش میکردم!
-
...
یکشنبه 20 دی 1394 15:43
آدما واقعا احمقن و کج فهم! من از همون اول ادعایی نکردم که جوابام درستن و چندبار هم گفتم ممکنه اشتباه کنم که الان اگه جوابای تو درست باشه حرص بخورم و از روی حرص بیام هرچی از دهنم درمیاد بهت بگم چون اصن فشی ندادم به کسی! و اصلا هم جواب قانع کننده ای نگرفتم ببخشید تنها چیزی که جواب دادی این بوده که تو یه آدم کم سوادی و...
-
Hello
یکشنبه 20 دی 1394 13:02
-
یه سری حرف...
یکشنبه 20 دی 1394 12:37
عکس العمل دیشب من شدید بود ولی مهم نیست! من از احمقیت خودم از اینکه به حرفای این مغز بدبخت که میگه احمق نباش ولی من بازم احمقیت میکنم عصبانی بودم! از اینکه هیچکی منو نمیشناسه و همه اشتباه میفهمنم! از اینکه یه عده اصن متوجه رفتارای اشتباهشون نمیشن ولی کوچکترین اشتباهی از دیگرانو به اندازه چی بزرگ میکنن! از احمقیت بقیه...
-
Y N Y R
یکشنبه 20 دی 1394 00:43
من واقعا حوصله آدمارو ندارم! واقعا مثل ه.ک. دلم میخواد جایی برم که هیچکی منو نشناسه! منم کسی رو نشناسم! از توضیح دادن همه چی برای بقیه خسته شدم! از توضیح دادن خودم برای بقیه خسته شدم! دلم میخواد آدرس وبو عوض کنم ولی از تغییربدم میاد! برای ضحی: لطفا پست No Excuses رو بخون! و نظر نزار دیگه در مورد اون قضیه لطفا! برای...
-
در مورد یک پست...
شنبه 19 دی 1394 19:41
-
!!!No Excuses
پنجشنبه 17 دی 1394 22:03
Some talk tou you In their FREE TIME And Some FREE Their time To talk to you ★ Nobody is ever too busy If they care They will make time ★ If they'll miss you→They'll call If they want you→They'll say it If they care→They'll show it And If not→They aren't worth your time
-
چرت و پرت...
چهارشنبه 16 دی 1394 15:07
http://rozhan313.blogsky.com/1394/10/16/post-123/%D9%85%D8%B1%DA%AF ,واسه همینه که دوس ندارم دکتر شم! دوس ندارم رنج و عذاب یکی رو ببینم ولی هیچ کاری از دستم برنیاد! دوس ندارم یکی جلوم ذره ذره آب شه و نتونم هیچ کاری کنم! دوس ندارم مرگ کسی رو ببینم! دوس ندارم حتی خبرشو بشنوم! خب فعلا که دارم میبینم! دوس ندارم مسوول مرگ...
-
برای ضحی!(رمز عوض شد! ^-^)
چهارشنبه 16 دی 1394 12:37
-
در باب احوالات من...
سهشنبه 15 دی 1394 14:40
من همونیم که وقتی انگشتشو بدجور برید و فک کردم قراره قطع شه اونجوری گریه کردم! خب حالا حساب کنید اگه سرطان بگیره و همش رو تخت افتاده باشه و لاغر شده باشه عین چی و دیگه نتونه یه دست و یه پاش و تکون بده و نتونه حرف بزنه و کسی رو یادش نیاد و داروهاهم دیگه فایده ای نداشته باشن و هیچ کاری از دست کسی برنیاد و لاشخورای لعنتی...
-
من خودخواهم...
سهشنبه 15 دی 1394 14:25
یادتونه گفتم اگه واقعا یکی رو دوست داری براش بهترینو میخوای حتی اگه به ضرر خودت باشه؟! من نمیتونم! نمیتونم! آره همه درست میگن من خودخواهم! خیلی هم خودخواهم! T_T
-
من بدبختم...
سهشنبه 15 دی 1394 13:58
-
در راستای G F I!!! ^_^
دوشنبه 14 دی 1394 00:58
-
ضد و نقیض های درونی و افکار آشفته اینجانب! :|
دوشنبه 14 دی 1394 00:36
گفته بودم چقدر از نمایش های شبکه چهار خوشم میاد؟! یادمه چندین سال پیش یکیشو داشتم میدیدم، جالب بود! میدونی یه حس نوستالژی جالبی داره کلا این شبکه! حتی از چرت ترین نمایش هاشم خوشم میاد! ولی زیاد ندیدم دروغ چرا! وقتی دلت برا یه چیزی تنگ شده و یهو بر حسب اتفاق در کمال ناممکنی جلوت بیاد چقد خوشحال میشین؟! دارم در مورد یک...