پست قبل چرت و پرت محض بود!
خب در هر صورت کاملا واضحه که الان دیگه انقد خوشی نزده زیر دلم که هذیون بگم! تازه اون موقع هم فک کنه بیشتر خوشحالی خل وضع وار بود تا واقعا خوشحالی!
دوباره کلی با کی.سی. حرفیدم! انقد که دیگ روم نمیشه برگردم بگم ببخشید انقد حرف زدم! اه پرحرف مسخره!
از آدمایی که وعده وعید بیخود میدن بدم میاد! از فراموش کاری بدم میاد! از دروغ بدم میاد!
نه اینکه دروغ نگما ولی باور کنین بیشتر اوقات مجبورم یعنی نمیشه راستشو بگم!
حوصله م سر رفته!!! حوصله درس خوندن ندارم! :(((
بهتره برم سریال ببینم آره!
حواسم از این حال گندی که دارم پرت میکنه!
لعنت...
من تنهام...
گوشی لامذهب مرده! T_T
من با چی آهنگ گوش کنم؟!؟! :((((